معنی هم جنسی - جستجوی لغت در جدول جو

هم جنسی: هم سردکی همگنی همنژادی ازیک جنس (نر یا ماده) بودن، از یک قوم و نژاد بودن، تجانس

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم جنس — تصویر هم جنس

هم گن

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از هم جنس — تصویر هم جنس

آنکه یا آنچه با دیگری از یک جنس باشد، یک جنس

فرهنگ فارسی عمید

هم سردک همگن متعلق بیک جنس (نر یا ماده)، از یک قوم و نژاد، متجانس

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم جنس — تصویر هم جنس

((هَ جِ))

متعلق به یک جنس (نر یا ماده)، از یک قوم یا نژاد، متجانس

فرهنگ فارسی معین

تصویری از هم دیسی — تصویر هم دیسی

آکوموداسیون

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از هم چندی — تصویر هم چندی

معادله

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از هم بندی — تصویر هم بندی

تلفیق

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از بد جنسی — تصویر بد جنسی

بد ذاتی بد طینتی بد نهادی مقابل خوش جنسی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم سنجی — تصویر هم سنجی

قیاس، تطابق، مقایسه

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از هم رنگی — تصویر هم رنگی

دارای رنگ مشترک بودن، دارای سجیه و عادت مشترک بودن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم درسی — تصویر هم درسی

شرکت دو یا چند تن در خواندن نزد استاد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم چندی — تصویر هم چندی

تساوی برابری معادل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم جناغ — تصویر هم جناغ

دوکبوتر که یکی از آنها نقش ماده را بازی کند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم سنگی — تصویر هم سنگی

هم وزنی، همشانی همرتبگی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم نفسی — تصویر هم نفسی

معاشرت، مصاحبت، همدمی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم چندی — تصویر هم چندی

معادله، برابری

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از هم نسب — تصویر هم نسب

دو تن که از یک اصل و نژاد باشند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از هم سنی — تصویر هم سنی

هم سن بودن همسالی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم نسل — تصویر هم نسل

دو یا چندتن که از یک نسل باشند (نسبت بهم)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هم نسب — تصویر هم نسب

هم زهک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از همجنس — تصویر همجنس

متناسب، هم خو

فرهنگ لغت هوشیار